براي اطلاع از آپيدت شدن این تارنما در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
این شعرها را دوستش دارم
و هرچند که مانند قیصر عقیده دارم که " شعر گفتن بعد از نیما به لجبازی می ماند " ولی هنوز بر آنم که:
( هیچ قانونی نیست که نتوان برای خلق زیبایی آن را شکست)
در تاریخ ادب ایران شاعران بسیاری احساساتشان را رقم زدند و با مخاطبان به اشتراک گذاشتند.
بر آن شدم که با تمام احترامی که برای غزل و سایر سبک های شعری قائلم در غزلهایم در حد توان ساختارهایی از گذشته را نادیده بگیرم و بکشنم شاید...
در بسیاری از ابیات شعرهایی که خواهید خواند نابه هنجاری های وزنی، ساختاری، کلامی و ... خواهید دید که لازم به ذکر نیست که تعمدی است.
بگو که یاوه بودیم و کم کم غزل شدیم
با واژه هایی که برایمان جز ننگ نام نداشت
سلام،اولش بگم که این شعرتون خوب بود.از این چیزی که ادبیاتی ها میگن حسن تعلیل خیلی خوشم میاد و شما رعایت کردی.
یه نظر کلی راجع به وبلاگ:
قالب:خوبه.
درباره وبلاگ:جمله آخرشو دوست داشتم.خیلی طوفانی بود.
اسم شعرها:بعضی ها خوب بود مثلا "ارتش چشمانت" اما بعضی ها نه.مثل "برو"!!!
اسم ادبی یا همون تخلص:اصولا از تغییر اسم خوشم نمیاد اما مسیحا جوانمرد اسم خوش ترکیبیه،خصوصا که اخوان هم تو شعر زمستان از این استفاده کرده...اما این ما هستیم که باید تعیین کنیم معنی اسممون چی باشه.
لینک ها:فیل تر شکن رو خیلی خوب اومدین!
اسم وبلاگ:دل نوشته هایی که دوستش دارم...ما هم دوست داشتیم،خوبه
آدرس:خوبه که اسم خودتونو گذاشتین.شما خودتون شدین پرچم وبلاگ.
پیشنهاد:به وبلاگ من هم سر بزنید اگه دوس داشتین.